خودم نوشت هام

Every thing about me...

19.امروزم چطور بود!

leading... یکشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۴، 0:42

شبش که یه خواب وحشتناک و چرند با کیفیت فول اچ دی دیده بودم و خوابم کلا کوفتم شده بود.

بابام صبح رفت تهران و من احساس تنهایی بهم دست داد.

چند تا لباس برا سردوز و جادکمه زدن پیشم بود که باید بهشون رسیدگی میکردم.

باید حمام نیرفتم که تنبلی کردم و نرفتم.

خیلی احساس کرختی و نیاز به استراحت در خودم داشتم.

در نتیجه ریده شد به روزم.

اما باز هم بهش نمره 60 از 100 میدم و عاشق خودم و روزمم، چون مال من بود و عاشق تک تک لحظات زندگیمم. مرسی بابت امروز خدای مهربون و عشق من🧡.


خب، الانم تو رخت خوابم، وبلاگ نویسی میکنم و فردا صبح زود بیدار میشم و میرم دوش میگیرم،

9 تا 11 برق میره فردا.

باید هم برا امتحانم درس بخونم، هم لباس دوستمو درست کنم و تحویل بدم و هم برم بازار زیپ برا شلوارم بگیرم.

خواهرمم میبرم😌ببینم پارچه چی چی لازم داره واسش بخرم لباسای خوشمل بدوزم براش.

راستی پارچه شکلاتیه فعلا ازشیه شلوار نیم بگ خوشگل برش دادم. برا بقیش هم خواب یه کت رو در سر دارم. حساااابی قرتیش میکنم 😌💅.

بیوگرافی
دوست دارم ایده ها، افکار، روزمرگیا، خاطرات و کلا هرچیزی که دوست دارم رو اینجا ثبت کنم.
آخرین نوشته‌ها
نوشته‌های پیشین